شناخت ظرفیتهای موجود کشور به ما کمک می کند که بر روی این ظرفیتها اغلب اصرار کنیم تا در این گویه از دیگر کشورها جلو بیفتیم.
شناخت نیروی انسانی : کشور ایران یکی از جوانترین کشورهای جهان است. این جوان بودن برآمده از تهای سیستم مدیریتی مملکت از پس از انقلاب بود. در سنه 57 جمیعت مملکت نزدیک سی و پنج میلیون نفر بود حال آنکه الی سرانجام دهة هشتاد به شصت میلیون نفر قبض . یعنی اراده رشد جمیعت چندین مساوی شد. ترقی مسائلی همچون بهداشت، افزایش امکانات حیات و افزایش سطح توقع جامعه سبب شد الی امید به زندگی نیز به طرز قابل ملاحظه ای بالا رود. اینک که به اینجای خط واصله ایم ، خواست رشد جمیعت مجدد در حال تفریق است و این برآمده از عوامل پایین می باشد. :
1- کمبود اشتغال 2- افزایش سطح چشمداشت در زندگی و .
و اگر به همین منوال پیش رو کند، حدود سی سال آینده حتی نیروی پیشه نیز ناچیز می شود. و مملکت در آن موعد مجبور می شود حتی از کشورهای سایر نیروی شغل وارد کند[ مثل سوئیس]. همین امر سبب سوختگی و ریزش چندین دودمان می شود[ از سال 1390 – 1420] و این یعنی خسارت ، افرادی که با سرمایه های این مملکت شکوفا می شوند نتوانند نسل بعد را تولید کنند، و این یعنی هدر رفتن میلیاردها دلار از سرمایه های این آب و خاک می شود.
شناخت منابع و معادن و ذخائر : از آنجا که سوختهای فسیلی روبه سپریدن است و در چندین دهة آینده به سپریدن می رسند کشورهایی بعدها حرفی برای گفتن دارند، که از امروز رو به اقتصاد غیر نفتی بیاورند [در تمام زمینه ها شکوفا گردد.]
امروزه صادرات غیر نفتی در چین نزدیک 85/3 تریلیون دلار است این در حالی است که صادرات غیر نفتی آمریکا نزدیک 5/3 تریلیون دلار می باشد. و این مهم نشانه می دهد که کشورهای پیشرفته کشورهایی تلقی می شوند که روبه سوی صادرات غیر نفتی داشته باشند.
و این مهم می بایستی از هم الان در برنامه های نبکوتر بلند مدت دلخواه مدیران ارشد کشور ما باشد.
این مهم یعنی صنعتی شدن نیز چند راه دارد:
1- استفاده از مدیران صنعتی در صنعت کشور
2- به کارگیری اقتصاد دانان شعور و کلان
3- کاربرد هدفمند از منابع
4- به کارگیری نخبگان
5- قطع دستان فاسد
به وضوح در سطح احسن مدیریت [حتی مدیران ارشد و وزیران] دیده می شود وزیری در منصبی گماره شده که 1- نه تحصیلاتش با آن منصب هم خوانی دارد 2- نه در صنعت و یا آن منصب فعالیتی داشته، و این یکی از راههای عقب فروتنی مملکت است. و یکی سایر از راههای برون رفت کشور از این مشکلات قطع مفسدان اقتصادی است که در زیر مثال ایی را می آوریم.
مثلاً دولت از یک طرح تولیدی حمایت می کند. عده ایی با رانت حقارت وامهای کلان گیرند که آن طرح که دولت می خواهد را احداث کنند حال آنکه با وام های کلانی که از بانکها دریافت داشته وارد صنایع دیگر می شود [که ممکن است ظرفیتهای آن در کشور وجود نداشته باشد.] یا با آن وام وارد طرح های ساختمان سازی و . می شود و این یک گزند برای صنعت مملکت است.
عده ایی دیگر نیز فقط به فکر خود می باشند و این تفکر در سرشان می گذرد الی با هم خوردن بازار ارز از آبهای گل آلود ماهیان پسین ایی شکار کنند . این کسان همانانی هستند که با پول مردم خویش در کشورهای دیگر به تفریح می پردازند، و سرمایه ها را بیرون می کنند و در شلوغی های بازار با ناامن کردم بازار و انبارداری و تفریق تولید جیبهای مردم را خالی می کنند و .
اینها همه درد است که بر کشور تحمیل می شود.
بگذریم. به بحث اصلی خودمان بر می گردیم یعنی صنعت پر پیچ و خم سرامیک. در سطور اولیة مقدمه می خواستیم به دلایلی بپردازیم که سبب شده اند صنعت سرامیک آن بهره وری مد نظر را نداشته باشد.
هم اکنون ایران چهارمین کشور جهان از لحاظ فرآوری سرامیک است . [سالانه چهارصد میلیون متر مربع به چهارمین کشور از لحاظ کمیت نه از لحاظ کیفیت.]
بسیاری از کشورها بهره فرآوری اندکی در سرامیک گیتی را دارا هستند. ما چندین برابر کشور ما بهره وری و ارز وارد کشورهایشان می کنند.
این ناشی از مشکلات ذیل است :
1- استفاده نکردن از مدیران سرامیکی [مهجور گذاشتن نخبگان سرامیکی]
2- شناخت صحیحی از منابع نداشتن [چه منابع انسانی و چه معادن]
این دو مهم سبب شده که صنعت سرامیک آن راندمان دلخواه را نداشته باشد. ضمناً باید عامل سومی را نیز ذکر کنیم که آنهم دستهای پشت پرده در صنعت کشور است . که این دو عامل را پدید می آورند که به این عامل سوم بند پ می گویند.
منبع:
https://felorasteel.com/product-category/tile/%da%a9%d8%a7%d8%b4%db%8c-%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7%d8%b3/
خرید کاشی و سرامیک
درباره این سایت